یه شعر از کتاب ادبیات سوم دبیرستان!
خجسته بادنام خداوند، نیکوترین آفریدگاران
که تو را آفرید
از تو در شگفت هم نمی توانم بود
که دیدن بزرگی ات را ، چشم کوچک من بسنده نیست
مور ، چه می داند که بر دیواره ی اهرام می گذرد
یا بر خشتی خام
تو ، آن بلندترین هرمی که فرعون تخیل می تواند ساخت
و من ، آن کوچکترین مور ، که بلندای تو را در چشم نمی تواند داشت.
*
چگونه این چنین که بلند بر زَبَر ماسوا ایستاده ای
در کنار تنور پیرزنی جای می گیری ،
و زیر مهمیز کودکانه ی بچگکان یتیم
و در بازار کوفه ...؟
*
پیش از تو ، هیچ اقیانوس را نمی شناختم
که عمود بر زمین بایستد...
پیش از تو، هیچ خدایی را ندیده بودم
که پای افزاری وصله دار به پا کند ،
و مشکی کهنه بر دوش کشد
و بردگان را برادر باشد
آه ای خدای نیمه شب های کوفه ی تنگ
ای روشن خدا
در شب های پیوسته ی تاریخ
ای روح لیله القدر
حتّی اذا مطلع الفجر
*
شب از چشم تو ، آرامش را به وام دارد
و طوفان، از خشم تو، خروش را
کلام تو ، گیاه را بارور می کند
و از نفست گل می روید
چاه ، از آن زمان که تو در آن گریستی ، جوشان است
سحر از سپیده ی چشمان تو می شکوفد
و شب در سیاهی آن به نماز می ایستد
هیچ ستاره ای نیست که وام دار نگاه تو نیست
لبخند تو ، اجازه ی زندگی است
هیچ شکوفه ای نیست کز تبار گلخند تو نیست.
*
چگونه شمشیری زهر آگین
پیشانی بلند تو - این کتاب خداوند را – از هم می گشاید
چگونه می توان با شمشیری ، دریایی را شکافت!
*
به پای تو می گریم
با اندوهی ، والاتر از غم گزایی عشق
و دیرینگی غم
برای تو با چشم همه ی محرومان می گریم
با چشمانی ، یتیمِ ندیدنت
گریه ام ، شعر شبانه ی غم توست...
*
آن هنگام که به همراه آفتاب
به خانه ی یتیمکان بیوه زنی تابیدی
و صولت حیدری را
دست مایه ی شادی کودکانه شان کردی
و بر آن شانه ، که پیامبر پای بر آن ننهاد
کودکان را نشاندی
و ار آن دهان که هرّای شیر می خروشید
کلمات کودکانه تراوید ،
آیا تاریخ ، به تحیّر ، بر در سرای ، خشک و لرزان نمانده بود؟
*
کدام وام دار ترید؟
دین به تو ، یا تو بدان؟
هیچ دینی نیست که وام دار تو نیست.
دری که به باغ بینش ما گشوده ای
هزار بار خیبری تر است
مرحبا به بازوان اندیشه و کردار تو
*
شعر سپید من، رو سیاه ماند
که در فضای تو ، به بی وزنی افتاد
هر چند ، کلام از تو وزن می گیرد
وسعت تو را ، چگونه در سخن تنگ مایه گنجانم؟
تو را در کدام نقطه باید به پایان برد؟
الله اکبر
آیا خدا نیز در تو به شگفتی در نمی نگرد؟
فتبارک الله ،تبارک الله
تبارک الله احسن الخالقین
خجسته باد نام خداوند
که نیکو ترین آفریدگاران
و نام تو
که نیکوترین آفریدگانی.
*سید علی موسوی گرمارودی*