نامرد
مطمئن باش و برو
ضربه ات کاری بود
دل من سخت شکست
و چه زشت به من و سادگيم خنديدی
برو تا راحت تر تکه های دل خود را سر هم بند زنيم
تا تو رفتی همه گفتند
از دل برود هر آنکه از ديده برفت
وبه ناباوری و غصه من خنديدن
آه ای رفته سفرکه دگر باز نخواهی برگشت
کاش می آمدی و می ديدی
که در اين عرصه دنيای بزرگ
چه غم آلوده جدايی هايی ست
و بدانی که....
از دل نرود هر آنکه از ديده برفت
+ نوشته شده در شنبه دوازدهم اسفند ۱۳۸۵ ساعت 16:42 توسط موشی- مموشی
|