مطمئن باش و برو

ضربه ات کاری بود

دل من سخت شکست

و چه زشت به من و سادگيم خنديدی

برو تا راحت تر تکه های دل خود را سر هم بند زنيم

تا تو رفتی همه گفتند

از دل برود هر آنکه از ديده برفت

وبه ناباوری و غصه من خنديدن

آه ای رفته سفرکه دگر باز نخواهی برگشت

کاش می آمدی و می ديدی

که در اين عرصه دنيای بزرگ

چه غم آلوده جدايی هايی ست

و بدانی که....

از دل نرود هر آنکه از ديده برفت